abe

عبدالله اسدی:به بهانه اعتصاب غذای لیلا سلطان پناه و اقبال بینیاز در ترکیه

 abe

از صبح روز سه شنبه اول تا جمعه چهارم ژوئن  لیلا سلطان پناه وهمسرش اقبال بی نیاز به همراه دختر ۷ ساله شان دریا در مقابل دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در شهر وان ترکیه دست به اعتصاب غذای خشک زدند و اعلام کردند: “نه نان نه آب تا گرفتن جواب”. در این دوره  بیشترین مطالب نشریه همبستگی به شرایط سخت زندگی در ترکیه اختصاص داشته است. زندگی سخت پناهجویان در ترکیه بر کسی پوشیده نیست؛ تمام تلاش فدراسیون در این دوره این است که این وضعیت را توضیح دهد و توجه افکار عمومی دنیا و همه ایرانیان خارج از کشور را به آنچه که به پناهجویان در ترکیه میگذرد جلب کند. مشکلات لیلا و اقبال مشکلاتی واقعی  است و  باید هر کسی به هر درجه ای که می تواند به آن پاسخ دهد و این خانواده و همه کسانی را که با مشکلات مشابه مواجه هستند در حلقه محبت خود قرار دهد و به آنها کمک نماید  ولی از نظر ما راه مقابله با وضعیت موجود دست زدن به  اعتصاب غذا نیست آنهم اعتصاب غذا در ظرفیت فردی و در شرایط ترکیه.

اعتصاب غذا اساسا روش مطلوبی برای برون رفت از شرایط سخت زندگی نیست. مبارزه برای گرفتن حق پناهندگی جنبه های متفاوتی دارد که متاسفانه بسیاری از پناهندگان در دنیا به اشکال متفاوت  این مبارزه یا آشنا نیستند و یا به چنین مبارزه ای برای گرفتن حق پناهندگی  دست نمی زنند. پناهجویان زمانی اعتصاب غذا را به عنوان یک روش از مبارزه انتخاب می کنند که دچار استیصال می شوند و افق و امید خود را برای یک زندگی بهتر از دست می دهند. جایگاه یک مبارزه سمبلیک در شکل اعتصابی  یک روزه، قابل درک است ولی نه نان نه آب تا گرفتن جواب آزار دهنده است. عملا بعد از ۲۴ ساعت بر روح و روان فرد اعتصابی و اطرافیانش تاثیرات بسیار منفی خواهد گذاشت و امید به آینده ای بهتر را به نا امیدی بیشتر تبدیل خواهد کرد.

هر مبارزه ای باید تاریخ شروع و پایانش معلوم باشد باید معلوم باشد با چه هدفی دست به اعتصاب غذا می زنیم و میخواهیم با دست زدن به اعتصاب غذا چه تاثیری بر روند زندگی خود بگذاریم؟ و بالاخره  اعتصاب غذا تا کی؟! پناهنده برای نجات جانش و حفظ بقا پناهنده می شود در حالی که یک اعتصاب غذای نامعلوم می تواند به عنوان یک زخم عمیق بر پیکر فرد اعتصابی  تا آخر عمر باقی بماند و هیچ وقت التیام پیدا نکند. از  این نظر اعتصاب غذا نمی تواند روشی سازنده  برای  رسیدن به سلامتی و موفقیت باشد.

آنچه که گفتم نظر و سیاست فدراسیون در قبال همه پناهجویانی است که در ترکیه و پاکستان و یا در بلژیک و سویس و آلمان و سوئد و همه جای جهان تحت شرایط بسیار وحشتناک زندگی پناهندگی و زیر فشارهای متعدد به اعتصاب غذا دست میزنند. از نظر فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی معضل پناهندگی یک معضل سیاسی و بین المللی است و متأسفانه به دنبال پایان جنگ سرد و یک قطبی شدن دنیا و ابعاد وحشتناک تاثیرات  نظم نوین جهانی بر زندگی نیمی از مردم جهان و جنگ و خانه خرابی که در بسیاری از دنیا به وجود آمد، حقوق پناهندگی و آنچه که به نام حقوق بشر در کشورهای غربی مرسوم بود یکی پس از دیگری پس گرفته شدند. بنابراین هر کس که نتواند آن روندها را توضیح دهد و دورنمای روشنتری ترسیم کند، این خطر وجود دارد که به جای متکی بودن به سازمانیابی و دامن زدن به یک مبارزه اجتماعی و رجوع به افکار عمومی به دام حوادث خود به خودی بیفتد و با شرایط به مراتب پیچیده تری مواجه شود. همه بحث و استدلال من این است که بگویم دست زدن به اعتصاب غذای نامعلوم تصمیم درستی نیست چون این تصمیم  به عنوان راه حل نهایی انتخاب می شود و برای همه هم همینطور تداعی میشود و اگر به موفقیت نینجامید هم جان و جسم خود را قربانی کرده است و هم امید به زندگی بهتر را از دست داده است. به همین دلیل اعتصاب غذا روش مناسبی برای گرفتن حقوق پناهندگی نیست.

مگر آدم چند روز می تواند به اعتصاب غذا ادامه دهد؟ اگر گوش شنوایی نبود و نتیجه فوری  نداد چه؟ من اساسا اعتقاد ندارم با هرنوع اعتصاب غذا  بتوان در سیاست پناهنده پذیری، کوچکترین تغییری ایجاد کرد. اگر ۱۵ نوامبر ۲۰۰۵ در سوئد دری برروی بخش کوچکی از پناهندگان گشوده شد در نتیجه اعتصاب غذا و خود آزاری کسی نبود، بلکه در نتیجه سه سال مبارزه پیگیر، مدرن و اجتماعی از سوی دهها سازمان و نهاد مدافع حقوق پناهندگی بود. من می دانم بسیاری از پناهجویان همه راه حلهای مبارزه را پشت سر می گذارند و اعتصاب غذا را به عنوان راه حل نهایی انتخاب می کنند ولی تجربه مبارزه ما نشان می دهد که در اثر اعتصاب غذا هم نتیجه چندانی حاصل نمی شود. به همین دلیل من از همه دوستان پناهجو می خواهم که با دید بازتری به موقعیت خود نگاه کنند. تنها شما نیستید که در شرایط سخت پناهندگی گرفتار آمده اید. اعتصاب غذا روشی نیست که  تمامی پناهجویان  بتوانند به آن دست بزنند. به جسم و روحتان آسیب نرسانید؛ به جای آن به خود قدرت و نیرو بدهید. مبارزه برای دفاع از حقوق پناهندگی به توان جسمی و نیروی بیشتری نیاز دارد. عدم موفقیت پناهجو در اثر چنین اتفاقاتی می تواند بر روند زندگی و آینده هر کسی بشدت تاثیرات منفی بگذارد، نهایتا  فرد پناهجو را در انزوا و تنهایی قرار دهد و او را از هر تلاش دیگری نا امید کند. تا بحال کم نبوده اند پناهجویانی که به فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی پیشنهاد لبدوزی و اعتصاب  غذا و از این دست داده اند که ما نیز در کمال متانت آنها را از دست زدن به چنین اقدامی منصرف کرده و به جای آن دعوت به مبارزه پیگیر و اجتماعی کرده ایم.

.

فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی همواره پناهجویان را به مبارزه اجتماعی از قبیل تحصن، تظاهرات چند ساعته، کمپینهای دراز مدت و ادامه دار، فعالیتهای لابیستی  از قبیل مراجعه به سازمانها و نهادهای دولتی و غیر دولتی، مذاکره با مقامات مهاجرتی، صادر کردن بیانیه های متفاوت، نوشتن نامه برای مقامات امور پناهندگی  با طرح خواسته های معین، تشویق پناهجویان به پیگیری پرونده های خود از راههای مختلف حقوقی  و دهها روش دیگر از مبارزه بدون اینکه کسی آسیبی به خودش برساند، دعوت کرده است.