پیام نه به جمهوری اسلامی از بطن جامعه ایران – کژال رحیمیان کردستانی

هیچ تابوتی تو را به گورستان نخواهد برد
مردگان قیام می کنند
و راه گورستان را می بندند
هیچ گوری تو را درخود جای نخواهد داد
تو را به دریا می اندازند

نه به جمهوری اسلامی پیامی است ازسوی مردم به ستوه آمده ایران، مردمی که سالهای متمادی است این فریاد را به شیوه های مختلف و رفتارهای ساختار شکنانه از نظر رژیم دیکتاتوری سر داده اند. فریاد هایی از بطن جامعه زنان، کارگران، معلمان و اقلیت های مختلف نژادی و زبانی. برآورندگان فریاد نه به جمهوری اسلامی دیگر توجهی به جریان های انحرافی برای بقا رژیم از جمله اصلاح طلبی و یا دگراندیشان خودی ندارند و فقط خواهان تغییر اساسی و بنیادی در نوع حکومت و حکمرانان ایران هستند. مردم ایران دیگر گوش به نجوای شیطانی به اصطلاح مخالف و در باطن یکی از پایه های نظام نمی دهند چون در طی سالیان دراز چهل ساله مردم به صراحت دریافته اند که تنها را نجات یک حکومت دموکراسی برخاسته از ملت آزادیخواه است که هیچ گرایشی به مذهب و ارتجاع نداشته باشد.

از آغاز حکومت دیکتاتوری دینی در ایران، فرصت مشارکت زنان در امور مدنی و سیاسی بسیار محدود شده تا اینکه تداوم سلطه دین تبعیض گرا تضمین شود. همچنین سعی بر نهادینه کردن فرهنگ زن ستیزی در لابه لای قشر های مختلف جامعه به جهت افزایش فشار بر افکار برابری خواهانه و آزادی خواهی یکی دیگر از ابزارهای تسلط دیکتاوری دینی بر جامعه بوده است. متعاقب آن نیز زنان ایرانی هم در جایگاه خانوادگی و هم در اجتماع مورد تبعیض شدید قرار گرفته تا اینکه عملا آنها را منفعل نسبت به مسائل خانواده و جامعه گرداندند. حکومت برای مشروعیت بخشیدن به این قوانین نا نوشته و حتی مدون تبعیض آمیز در مورد زنان سعی نموده که از آموزه ها و سنت های دینی و فرنگی نهادینه شده در اجتماع کمک گرفته و به این دسته از قوانین زن ستیزانه وجهه قانونی و هنجارگونه ببخشد. اکنون زنان ایرانی برخاسته تا صدای برابری طلبی و آزادی خواهی خود را در چارچوب حقوق بشر به گوش جهانیان برسانند. هم یاری زنان در ندای نه به جمهوری اسلامی پیامی دو گانه برای حکومت تبعیض و مستبد دارد تا به او بفهماند که زنان ایرانی دیگر منفعل به مسائل سیاسی و اجتماعی نیستند و علاوه بر حقوق زن، هم صدا با مردان به مبارزه ای نوین بر اساس گسترش فرهنگ دموکراسی و جدایی دین از سیاست پرداخته اند.

مردم شجاع و فرهنگ پرور ایران، اکنون روز آن رسیده که دور از هر گونه دسته بندی های سیاسی به صورتی متحد و یک صدا به گوش سردمداران و مزدورانشان در داخل و خارج از ایران برسانیم که ما خواهان یک حکومت غیردینی و آزاد بر پایه احترام به حقوق بشر و آزادی های مدنی هستیم. وقت آن رسیده که با صدایی بلند و رسا فریادمان را به گوش حاکمان داخلی و همچنین طرفداران خارجی آنها برسانیم که نه به جمهوری اسلامی برآمده از فریاد و زجه مادران داغ دار، زندانیان در بند، و مردم مصیبت دیده ایران است که عزم خود را جزم نموده و تا سرنگونی رژیم خاموش نخواهند گشت. گفتن نه به جمهوری اسلامی اعتراضی فراگیر به شکنجه و اعدام و بازجویی های دردآور و اعترافات اجباری می باشد که طی سالها ابزار حکومت زور و سلطه بوده ولی اکنون دیگر در مقابل خروش سراسری ملت بزرگ و جریان متحد آزادی خواهی به ستوه آمده است.

این خیزش آغاز جریان آزادی خواهی و دموکراسی در ایران نیست بلکه تداومی بر سالها مبارزه و عدالت خواهی تمامی اقشار و اقوام و گروه های مبارز ایران است. این خیزش ستون های لرزان و فاسد حکومت که سالها است به لرزه درآمده است را فروخواهد ریخت. به امید آزادی و سربلندی ملت ایران.