انقلاب زنانه

مهدی دهقانپور فراشاه

در تمام دوران حکومت اسلامی بعد از انقلاب ۵۷ هرزمان که مساله دین وشرع مطرح بوده اولین نگاه متوجه زنان بوده است واجباربه پذیرش باورهای دینی و نگاه مردسالارانه زنان رامجبوربه پوشش های درشرایط بد آب و هوایی ومکانی کرده است.

حجاب نه تنها موجب رشد زنان درجامعه نشده، برعکس بر آزادی حضور آنان درجامعه تاثیر گذاشته و عاملی برای طرد شدن آنها از جامعه و نابرابری حقوق زن و مرد، قوانین تبعیض آمیز، جداسازی های جنسیتی، امکانات نابرابر در آموزش، اشتغال، ورزش وامور فرهنگی شده است.

در واقع حجاب زنان موجب کنترل آنها و جلوگیری از حضور برابر آنها در اجتماع شده و در تمام طول این دوران آنها را وارد جنگی نابرابر و درگیر با سیاستهای زورگویانه و ظالمانه کرده، که از جمله آن میتوان به  پوشش زنان در میادین ورزشی، عدم حضور زنان در ورزشگاه ها، گشت ارشاد وغیره اشاره کرد .

در واقع حجاب نه تنهاکمکی به زنان نکرده بلکه تنها برای استفاده ابزاری حکومت ایران اززنان برای حفظ قوانین اسلام بوده است.

اما با وجود تمام عوامل بازدارنده و برخورد شدید با فعالان زنان و محدودیتهای اجتماعی، ابتکار و نوآوری زنان ایران، شجاعت و استقامت شان در مقابل خشونت و سرکوب، قابل ستایش است و اکنون به دلیل ارتباط قشر وسیعی اززنان به خصوص نسل جوان با دنیای مجازی و شناخت صورتهای مبارزاتی زنان در تاریخ و ارتباطات بین المللی، ماهیت فعالیتهای آنها را متفاوت تر کرده و در اینجا میتوان به حرکت شجاعانه دختران انقلاب اشاره داشت که حتی با دستگیری آنها و عوامل بازدارنده نه تنها صدای فریاد زنان را به گوش جهانیان رساند بلکه این موضوع به دغدغه ای برای حاکمان جمهوری اسلامی تبدیل شد و با نسبت دادن آن به عوامل خارجی قصد به انحراف کشیدن آن را داشتند.

اما انکار و نسبت دادن آن به عوامل خارجی نمیتواند نشان از اگاه نبودن رژیم از تغییرات اجتماعی شکل گرفته در جامعه وشکل گیری صورتهای جدید مبارزاتی زنان باشد بلکه تنها هدف از انکار این جریان قدرتمند، سرکوب شدیدتر آن است .

برخورد امنیتی با مسائل زنان اولین بار نیست که اتفاق می افتد و این تنهاراهی است که میتوان حرکت های مدنی زنان رادرقبال برابری خواهی و آزادی سرکوب کرد و صورتهای اسلام را حفظ کرد.

حجاب اجباری در ایران مغایر با آزادی های فردی زنان در جامعه و نقض حقوق اولیه آنان است و کمکی که به امنیت زنان نکرده، بلکه بیشتر باعث شده تا جامعه نگاهی ابزاری و جنسی حول تن زنان داشته باشد و تنها اجرای قانون حجاب و پوشش زنان برای رسیدن به اهداف سیاسی است.

در اینجا به سخن یکی از زنان آزاداندیش (سیمون دوبوار) برمیخوریم که میگوید:

سرکوب یک جامعه تنها از راه زنان ممکن است، چراکه زنان آزاد قادرند فرزندان آزاد و رها تربیت کنند.

و این نیز دلیلی است که رهبران سیاسی ایران با تبدیل کردن مسئله حجاب و فعالیت های زنان به یک امرسیاسی و امنیتی و سرکوب فعالان آن تنها قصد سرکوب جامعه را دارند.