hambastegi-1

در باره کسب آراء ۱۲.۹ درصدی حزب راسیستی دمکراتهای سوئد در انتخابات سوئد و راه های مقابله با راسیسم و خارجی ستیزی

افزایش پشتیبانی از حزب راسیستی دمکراتهای سوئد در انتخابات اخیر سوئد و بدست  آوردن ۱۲.۹ درصد از آراء شهروندان از جانب این حزب، به بحث های زیادی در جامعه پیرامون راسیسم و راههای مقابله با آن دامن زده است. ما نیر مایلیم بعنوان نمایندگان سازمانها و نهادهایی که همواره علیه راسیسم و نابرابری در جامعه فعالیت کرده ایم نظر خود را در این مورد اعلام داریم.

  1. بیشتر کسانی که به حزب راسیستی دمکراتهای سوئد رای داده اند نه راسیست هستند و نه به ارزشهای نژادپرستانه حزب دمکراتهای سوئد باوری دارند. اکثریت آرای کسب شده توسط حزب دمکراتهای سوئد را باید به حساب نوعی مخالفت و اعتراض به شرایط ناامن اجتماعی در سوئد گذاشت. نارضایتی عمومی از وجود بیکاری گسترده، کاهش در آمد واقعی کارگران و حقوق بگیران، آینده ناامن برای جوانان، بدتر شدن خدمات رفاهی، کاهش هزینه های رسیدگی به بیماران و سالمندان، کاهش درآمد بازنشستگان، وضعیت هشدار دهنده مدارس و تحصیل از جمله زمینه هایی هستند که راسیسم در آن رشد و نمو می کند. متاسفانه احزاب مختلفی که در سوئد به تناوب قدرت را در دست داشته اند نه فقط به نیازهای شهروندان برای داشتن یک زندگی خوب، مرفه و عادلانه جواب مثبت نداده اند بلکه در جهت بازپس گیری دستاوردهای مبارزاتی مردم سوئد عمل کرده اند. بخشی از جامعه در اثر نارضایتی از عملکرد این احزاب دچار سردگمی شده و به حزب دمکراتهای سوئد رای می دهند. این حزب با سوء استفاده از نارضایتی بخشی از شهروندان جامعه خارجیان را مسبب وضع موجود اعلام می کند و به بیگانه ستیزی و نژادپرستی دامن می زند.
  2. اشتباه است اگر تصور کنیم که مبارزه با راسیسم فقط در مبارزه علیه خارجی ستیزی خلاصه می شود. از نظر ما مبارزه با راسیسم از مبارزه برای بهبود شرایط زندگی انسانها، دفاع از دستاوردهای دیرینه جامعه سوئد و همچنین مقابله با بدتر شدن خدمات رفاهی و درمانی و امنیت شغلی در جامعه جداناپذیر است. مقابله جدی با  احزاب راسیستی نظیر حزب دمکراتهای سوئد مستلزم اتخاذ سیاستهایی است که بتواند امنیت اجتماعی و رفاه را به زندگی شهروندان باز گرداند.
  3. تبلیغات و اقدامات خارجی ستیزانه و نژادپرستانه حزب دمکرات های سوئد باید در همه سطوح پاسخ بگیرد. ما از سیاست پناهنده پذیری انسانی و پناه دادن به انسانهایی که بدلیل جنگ ، خفقان، زندان و شکنجه با خطر جانی روبرو شده اند، قاطعانه دفاع می کنیم. ما معتقدیم که ساکنین سوئد با پیشینه خارجی علیرغم تبلیغات مسموم کننده راسیستها نه فقط “سر بار” جامعه نیستند بلکه شهروندانی هستند که با کار و تلاش خود در عرصه های مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی به سهم خود نقش داشته اند.
  4. ما معتقدیم که برای انتگره کردن کسانی که به سوئد پناهنده شده اند باید گامهای بزرگی برداشته شود. بخش قابل توجهی از ساکنین خارجی تبار سوئد در شهرهای بزرگ متاسفانه در گتوهای مخصوص به خود  زندگی می کنند. زندگی در گتوها و بیکاری گسترده در میان ساکنین آنها امر انتگره کردن را مشکل تر می کند. مقابله با تبعیض و نابرابریهای اجتماعی و ایجاد شغل یک شرط مهم برای انتگراسیون است. در این زمینه باید برنامه روشنی وجود داشته باشد. در عین حال نباید تحت عنوان “احترام به مذهب و فرهنگ خودی” نوعی دیگری از تبعیض را رواج داد. که گویا جمعی از “خارجیان” به دلیل مشخصات فرهنگی و قومی آنها لازم نیست مثل همه شهروندان دیگر از همه حقوق انسانی و جهانشمول خود برخوردار باشند. دیدگاهی که مثلا به سرنوشت دختران و زنان که در خانواده های متعصب مردسالار مذهبی و ارزشهای ضد زن گرفتار آمده اند اهمیتی نمی دهد. مبارزه برای دفاع از حقوق جهانشمول ساکنین سوئد بخش جدائی ناپذیری از مبارزه با راسیسم است.
  5. راسیسم و جریانات مرتجع و افراطی اسلامی از یکدیگر تغذیه می کنند. یکی در دفاع از “نژاد اروپایی” ما را از “هجوم مسلمانان” می هراساند و دیگری می خواهد “درخت شریعت اسلام ” را با خون دیگران آبیاری کند. ما در این نزاع به هر دو قطب ارتجاعی آن نه می گوئیم و پرچم دفاع از انسانیت و سکولاریسم را بلند می کنیم. ما به سیاستهای دول غربی و دولت سوئد نسبت به پرو بال دادن به جریانات اسلامی و مماشات با آنها اعتراض داریم. ما فکر می کنیم که نادیده گرفتن خطر گسترش افراطی گری اسلامی و مقابله با آن از جانب نیروهای سکولار و مدافع انسانیت باعث می شود که جریانات راسیستی از این مسئله برای اهداف ضد انسانی خود بهره برداری کنند. شهروندان صرفنظر از هر باوری و اعتقادی که دارند باید ار حقوق برابر برخوردار باشند. در عین حال باید انتقاد از مذهب و ارزشهای ضد زن و ضد انسانی که به نام مذهب ترویج و تبلیغ می شود بدون قید و شرط آزاد باشد. قوانین شریعه بهیچوجه نباید در این کشور جایی داشته باشد. یک قانون باید برای همه ساکنین کشور بطور یکسان و برابر به مورد اجرا گذاشته شود. در عین حال باید به گروههایی که رسما به نام دین اسلام مدافع خشونت و تروریسم هستند شدیدا برخورد شود.
  6. مبارزه با راسیسم امر همه شهروندان جامعه است. لازم است این مبارزه بیشترین شهروندان جامعه را در مقابله با خطر نژاد پرستی به میدان بیاورد. از این رو ما با حرکت پیشنهادی اول اکتبر مبنی بر اعتصاب عمومی خارجی تبارها بدلیل جلوه “خارجی” و “سوئدی” کردن مبارزه با راسیسم حمایت نمی کنیم.

سپتامبر ۲۰۱۴

حسن صالحی- فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی در سوئد

hasan.salehi2000@gmail.com

افسانه وحدت- کودکان مقدمند در سوئد

afsanehvahdat@yahoo.se

مهین علیپور- کمپین دفاع از حقوق زنان در ایران و علیه تبعیض

mahin_alipour@yahoo.com